کارگران مشغول کارند؛ نرم و آهسته بیایید


نمی‌دانم آیا تا به حال کار کارگران ساختمانی را مورد توجه قرار داده‌اید. پختگی، اثربخشی و نتیجه‌گرایی آنها می‌تواند بسیار آموزنده باشد:


- در یک ساختمان، چند گروه کاری اعم از بنا، نجار، لوله‌کش، برقکار و تیم‌های مختلف دیگر در حال کار هستند اما هیچ کدام دنبال این نیستند که دیگری چه کاری باید می‌کرده؛ بلکه بیشتر در صدد هستند کار خودشان را به انجام برسانند. 


- نجار می‌داند که برای بخشی از کار خود لازم است با بنا و برقکار م کند و از آنها بخواهد که زیرساخت کارش را آماده کنند. بقیه گروه‌های کاری نیز چنین هستند. تنها در موردی که تداخل کاری پیش آید به سراغ هم می‌روند و در بقیه موارد انجام کار خود به صورت دقیق را در اولویت قرار می‌دهند. 


- اگر دستور تغییری در کار توسط کارفرما را بشنوند همه با هم بسیج می‌شوند تا کار را به صورتی که کارفرما می‌خواهد برنامه‌ریزی کنند.


- آنچه برای هر تیم کاری مهم است این است که چگونه می‌تواند برتری کیفیت کار خود را به اطلاع کارفرما برساند. کمتر پیش می‌آید که یک نجار برای اثبات کیفیت کار خود از ضعف بنا سخن بگوید. او می‌داند که «اتحاد» بین صنفی از «اعتراض» به صنف دیگر مهم‌تر است و تضعیف صنف دیگر، تزل صنف خودش را در پی خواهد داشت. 


- کارگران می‌دانند که سختگیری بین تیمی خودشان برای افزایش کیفیت در نزد کارفرماست و هیچ کارگری هرگز به استادکار خود نمی‌گوید اگر ضعفی در کار من دیدی، لاپوشانی کن. او می‌داند که چشم تیزبین کارفرما ایراد را می‌بیند و اگر این ایراد توسط استادکارش دیده و برطرف شود بهتر است. 


- کارگران زمان مشخصی برای استراحت دارند. اگر انجام کاری را پذیرفته باشند استادکاری را می‌پسندند که از آنها بیشتر کار بکشد و تفاوت آنها را ببیند، نه استادکاری که چشم‌ها را روی هم بگذارد و کارگر سخت‌کوش و تنبل را به یک دید نگاه کند. 


اما ما دانشگاهیانِ در وطن مانده که برای انجام کار ساختمانِ وطن دل می‌سوزانیم کمتر به انجام کار تیم خود می‌پردازیم. تیم‌های کاری مختلف اداری، صنفی، آموزشی، پژوهشی، دانشجویی و فرهنگی در کنار هم برای مردمی که کارفرمای ما هستند و چشمان تیزبینی دارند کار می‌کنیم اما مدام در فکر کار تیم‌های دیگر هستیم و از سختگیری‌های استادکار خود برای رشد کیفیت می‌نالیم. غریب آن که استادکاری را می‌پسندیم که با اغماض، ضعف کار را لاپوشانی کند. 


من کارگرِ دانشگاهیِ در وطن مانده‌ای هستم که برای ساختن ساختمان وطن تلاش می‌کنم. شب‌ها که به خانه می‌رسم، اگر رمقی باقی مانده باشد، چند سطری برای اعضای تیم خود از شیوه‌های آموزش می‌نویسم. اگر در تیم کاری دیگری هستید، اگر ارتقای تیمتان را در اولویت نگذاشته‌اید و اگر نقد کردنِ کار تیم من برایتان در اولویت است، لازم نیست با بیل و کلنگ بیایید. من کارگری مشغول به کار و دل نازک  هستم. به سراغ من اگر می‌آیید، نرم و آهسته بیایید. 


مجید میرزاوزیری


『 @MPF_SUT 』‌


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فرکتال باران لوکس فایل کنج دل Taysa Group عبادی Over TV پرتال اطلاع رسانی کانون های فرهنگی هنری مساجد منطقه ویژه خوی-آذربایجان غربی donyalove